در نقطه شروع افزایش قیمت بنزین لازم میدانم چند نکته را به رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت یادآور شوم:
نخست: محاسبات بنده گویای این است سهم هزینه حمل و نقل از هزینههای خانوار با در نظر گرفتن تمام هزینههای ناشی از استهلاک، بیمه و... در کشوری مانند آمریکا ۱۰ درصد، کره جنوبی و ژاپن ۱۲ درصد، آلمان، انگلستان و فرانسه ۱۴ درصد است. این در حالی است که هزینههای حمل و نقل یک شهروند ایرانی با مشاغلی مانند کارگر، معلم و یا مغازهدار نه در تهران بلکه در شهرستان و در شرایطی که محل کارش دور از خانه است، با در نظر گرفتن حقوق متوسط ۲ میلیون تومانی، ۱۰ درصد هزینههای زندگی است؛ چرا که این شهروند ماهانه حدود ۲۰۰ لیتر بنزین مصرف میکند و این سهم ۱۰ درصدی، هزینههای ناشی از استهلاک خودرو، بیمه و... را در برنمیگیرد. حتی اگر متوسط حقوق این شهروند را ۳ میلیون تومان در نظر بگیریم، با افزایش قیمت بنزین سهم ۷ درصدی حمل و نقل به ۲۰ درصد افزایش یافته است.
دوم: در چند سال اخیر شاهد سرکوب دستمزد در کشور بودهایم. میانگین درآمد مردم در دو سال اخیر ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافته است، اما بنزین سه برابر رشد قیمتی داشته است. اگر بناست قیمت بنزین واقعی باشد باید دیگر مؤلفهها هم واقعی شود. مثلاً حقوق و دستمزد را هم جهانی محاسبه کنید. همان طور که مثلاً در ترکیه به عنوان یکی از همسایگان ما میانگین حقوق ۸۰۰ دلار ( معادل ۱۰ میلیون تومان) در ماه است.
سوم: محاسبات نشان داده سهم بنزین در هزینههای خانوارهای دهک بالا که بیش از ۲۵ میلیون تومان در ماه درآمد دارند یک درصد بوده که با این افزایش قیمت، درنهایت به ۳ درصد رسیده که این سهم اصلاً معنادار نیست، اما برای عامه مردم این سهم به شدت معنادار است؛ بهویژه آنکه اجازه واردات خودرو کم مصرف به عنوان یک زیرساخت مهم برای واقعیسازی قیمت سوخت را نمیدهند و دولت ۶ سال برای اصلاح قیمت وقت داشت.
چهارم: آقای رئیس جمهور! در دوره گذشته که افزایش قیمت بنزین رخ داد اوضاع با امروز متفاوت بود. قیمت کالاها و خدمات افزایش خاصی نداشت ضمن اینکه مردم یارانه نقدی دریافت میکردند. قیمت خودرو حتی برای چند سال ثبات نسبی داشت و دستمزد رشد قابل توجهی را تجربه کرده بود. این عوامل، گرانی بنزین را برای مردم نامحسوس جلوه داد. ولی امروز خودرو سه برابر و قطعات یدکی هم چهار برابر رشد کرده آن هم در شرایط سرکوب دستمزد.
پنجم و در آخر اینکه: دلواپسی برای یارانهها زمانی معنا دارد که تنها روی مردم حساس نشده باشیم و سراغ خصولتیها هم برویم. همانهایی که با سه برابر شدن قیمت بنزین، لازم است هزینه انرژیشان سه برابر شود. همانهایی که قیمت محصولاتشان دو یا سه برابر شده است. برای مثال به سود خالص ۱۶۰ هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه اشاره میکنم که تنها ۶ درصد مالیات داده است! آقای رئیس جمهور! لطفاً خصولتیهایی از این دست را هم دریابید تا دلواپسی برای یارانه پنهان، این رانتخواران را هم در برگیرد.
نظر شما